فرآیند تولید فرش
جهت آشنایی، آگاهی و اطلاع شما، مراحل تولید فرش ارائه شده است که البته برای اینکه در حوصله بحث بگنجد به صورت مختصر ارائه گردیده است.
فرش ماشینی تولید شده در کارخانه فرش ساوین در 3 مرحله بافته میشود:
مرحله اول: هر بافتی از تار و پود تشکیل شده است. به همین نحو فرش نیز از نخهای تار که ستون فرش را تشکیل میدهد بافته شده است.
نخهای تار، از پنبه پلی استر با نمره 20 پنج لا و 20 هشت لا تشکیل شده است. نخها در کریل دستگاه قرار گرفته و پس از باز شدن تعداد 2000 عدد از آنها روی یک قرقره که اصطلاحاً چله نامیده میشود، پیچیده میشود و برای مرحله بافندگی آماده میشود.
مرحله دوم: نخهای پیل اصطلاحاً نخهای خامة قالی یا پرز فرش است. معمولاً خریداران فرش، قبل از خرید، با انتخاب طرح، رنگ و نقشههایی که توسط این نخهای پایل دیده میشود فرش را خریدار مینمایند.
پرز فرش یا نخهای پایل معمولاً دارای ارتفاع 10 الی 11 میلیمتر هستند. البته لازم به توضیح است که دستگاههای بافت فرش معمولاً پنج الی هفت رنگ هستند.
مرحله سوم: در قسمت آخر که اصطلاحاً در سالن تکمیل صورت میگیرد نخ کنف یا پود که باعث الحاق نخ پایل و تار میگردد و در این قسمت ماسوله گذاری میشود.
روش و زبان برنامهنویسی PLC
هر PLC دارای زبان برنامهنویسی خاص خود بوده که رابط مابین کاربر و سخت افزار PLC میباشد. بوسیله برنامه کنترل است که یک PLC پروسه مورد نظر را کنترل مینماید. از آنجاکه مهمترین گروه علمی- شغلی مرتبط با PLC گروههای مرتبط با مهندسی برق میباشند لذا سازندگان PLC اقدام به طراحی زبانهای برنامه نویسی خاصی نمودند که به دانستههای قبلی این گروه کاری نزدیکتر باشد. مهمترین روشهای برنامه نویسی عبارتند از:
برنامهنویسی به روش نردبانی (Ladder)
از آنجاکه تمام نقشههای کنترل و فرمان منطقی قبل از ظهور PLCها به صورت نردبانی و یا چیزی شبیه به آن تهیه و طراحی میشد. لذا سازندگان PLC این روش برنامهنویسی را بعنوان یکیاز روشهای ممکن برنامهنویسی انتخاب نمودند. شکل 1-3 یک نمونه برنامهنویسی به زبان LAD را نمایش میدهد. در این روش آن دسته از عناصر نردبان که تابع یا عمل خاص و پیچیدهای را انجام میدهند برای سهولت با یک جعبه نمایش داده میشوند. دستورات نوشته شده به روش نردبانی به ترتیب از چپ به راست و از بالا به پایین انجام میگردند.
نحوه کار PLC
در ابتدای راه اندازی، مانند هر سیستم مبتنی بر پردازنده، در PLC نیز برنامه سیستمی اجرا میگردد. پس از اجرای برنامه سیستمی و چک شدن سخت افزار، در صورتی که شرایط لازم برای ورود به حالت اجرا (RUN) فراهم باشد، برنامه کاربر فرا خوانده میشود. برای اجرای برنامه کاربر ابتدا تمام ورودیهای PLC بطور یکجا فرا خوانده میشود و وضعیت آنها (صفر یا یک) در مکانی بنام تصویر ورودی (Input-Image-Area) نوشته میشود. PLC در خلال اولین Scan برنامه، از دادههای تصویر ورودی استفاده مینماید. توجه نمایید در صورتی که در طول اولین Scan، تغییراتی در ورودیها حاصل شود، این تغییرات تا Scan بعدی به مکان تصویر ورودیها منتقل نمیگردد. PLC ضمن Scan برنامه کاربرد نتایج حاصل را در مکانی بنام تصویر خروجی (Output-Image-Area) مینویسد و بعد از اجرای کامل برنامه و در پایان، نتایج را بطور یکجا به خروجیها ارسال میدارد. خواندن یکجای ورودیها و ارسال یکجای خروجیها، صرفهجویی قابل توجهای در زمان بدنبال دارد، زیرا خواندن یا نوشتن با آدرس دهی یک به یک زمان زیادی را به خود اختصاص میدهد. از جمله مزایای دسترسی به مکانهای تصویر خروجی یا ورودی آن است که امکان Set یا Reset نمودن هر یک از بیتهای ورودی یا خروجی را مستقل از وضعیت فیزیکی آنها فراهم مینماید و این کار مزیت بزرگی به هنگام عیبیابی یا آزمایش یک برنامه نوشته شده محسوب میشود. روش فوق در عین مزایایی که ذکر گردید، مسئلهای بنام زمان پاسخ دهی برنامه (Program Response Time) را بوجود میآورد. زمان پاسخدهی مدت زمانی است که طول میکشد تا PLC تمام برنامه کاربر را Scan نماید و در این مدت تغییرات بوجود آمده در ورودیها وارد مکان تصویر ورودی نمیگردد و خروجیها نیز به حالتی که در Scan قبلی بودند باقی میماند این امر در فرآیندهایی با سرعت تغییرات زیاد، مشکلساز است مخصوصاً زمانی که برنامه کاربر طولانی بوده و مدت زمان زیادی صرف Scan برنامه میگردد. همچنین گاهی ملاحظات ایمنی لازم میدارد که تغییرات آنی بعضی از ورودیها همواره مورد توجه قرار گیرد که در این صورت زمان پاسخدهی ممکن است مانع از ثبت به موقع این تغییرات شود. برای حل این مشکل در زبانهای برنامهنویسی دستورات خاصی گنجانده شده است. با توجه به سرعت بالای PLCهای امروزی و کندی فرآیندهایی که توسط آن کنترل میگردند (سیستمهای الکترومکانیکی) زمان پاسخدهی در شرایط عادی، معمولاً مشکلی ایجاد نمینماید.
کنترلکننده منطقی برنامهپذیر:
پیشرفتهای چشمگیر فنآوری نیمههادی در زمینه ساخت ریزپردازنده و حافظههای با حجم بالا امکان ساخت کنترلکنندههای منطقی الکترونیکی برنامه پذیر را فراهم آورد. در این کنترل کنندهها بر خلاف کنترلکنندههای مبتنی بر قسمتهای الکترومکانیکی، برای تغییر منطق کنترل کافی است بدون تغییر در سیمکشی یا قطعات، فقط برنامه کنترل را تغییر دهیم، در این صورت میتوانیم از یک کنترل کننده منطقی برنامهپذیر هر جا که خواسته باشیم استفاده نماییم.
مزایای استفاده از کنترلکنندههای منطقی:
1- استفاده از PLC حجم تابلوهای فرمان را کاهش میدهد.
2- استفاده از PLC مخصوصاً در فرآیندهای پیچیده موجب صرفهجویی فراوان در هزینه میگردد.
3- PLC استهلاک مکانیکی ندارد، بنابراین علاوه بر طول عمر بیشتر نیازی به سرویس و تعمیرات دورهای ندارد.
4- مصرف انرژی PLC بسیار کمتر از مدارهای رلهای است.
5- PLC نویزهای صوتی و الکتریکی ایجاد نمیکند.
6- طراحی و اجرای مدارهای کنترل منطقی با PLC آسان و سریع است.
7- ایجاد تغییرات (Modifications) و تنظیمات در PLC آسان و سریع است.
8- عیبیابی مدارات کنترل و فرمان با PLC سریع و آسان است و معمولاً PLC خود دارای برنامه عیبیابی میباشد.
مقدمهای بر مبانی دیجیتال
در سالهای اخیر استفاده از کنترلکنندههای دیجیتال در سیستمهای کنترل افزایش یافته است. در واقع بسیاری از سیستمهای کنترل صنعتی، کنترلکنندههای مبتنی بر پردازشگر را به عنوان یک جزء اساسی عملیات خود محسوب مینمایند. اخیراً کاربرد کنترل دیجیتال، انجام اموری از قبیل بهینهسازی مصرف سوخت در اتومبیلها، عملیات پیچیده در لوازم خانگی و ماشین آلات مانند دستگاههای CNC، دستگاههای ریسندگی و بافندگی و غیره را امکانپذیر ساخته است. از جمله مزایای سیستمهای کنترل دیجیتال، قابلیت تصمیم گیری و انعطافپذیری در برنامه کنترل این چنین سیستمهایی میباشد. از جمله دلایل گرایش بسمت کنترل دیجیتال، به جای کنترل آنالوگ سیستمهای دینامیکی میتوان به دسترس پذیر بودن کنترل کنندههای دیجیتال ارزان قیمت و مزایای کار با سیگنالهای دیجیتال به جای سیگنالهای آنالوگ اشاره نمود. اجزاء گسسته اطلاعات در یک سیستم دیجیتال را کمیتهای فیزیکی به نام سیگنال میسازند. سیگنالها در تمام سیستمهای دیجیتال الکترونیکی، تنها دو مقدار مجزاء داشته و دودویی نامیده میشوند. لذا قدم اول در شناخت یک سیستم دیجیتال، آشنایی با مفاهیم سیستمهای دودویی میباشد.
اعداد دودویی
اعداد را میتوان در مبناهای عددی مختلف نمایش داد. آشناترین مبنای عددی، مبنای ده میباشد. در مبنای ده، کلیه اعداد با ترکیبی از عددهای 0 تا 9 حاصل میگردند. هر رقم یک عدد، دارای ارزشی خاص میباشد که ما آنرا با عبارات یکان، دهگان، صدگان و ... میشناسیم. به عنوان مثال در عدد 543، عدد 3 در رتبه یکان (o10)، عدد 4 در رتبه دهگان (101) و عدد 5 در رتبه صدگان (102) قرار دارد. از دیگر مبناهای عددی رایج میتوان به مبنای دو اشاره نمود. همانند اعداد مبنای ده، هر رقم یک عدد در مبنای 2 نیز دارای ارزش خاص خود میباشد. در این مبنا تنها اعداد صفر و یک موجود میباشند. عدد 10010101 را میتوان یک عدد 8 رقمی در مبنای 2 نامید. هر رقم در مبنای 2، یک بیت و هر 8 بیت یک بایت نامیده میشوند.